دلم می گیرد از دنیای آدمهای کوچک
زمین پر شد ز رویاهای آدمهای ناجور
سلام خسته ی بلبل
صدای خسته ی چشمه
شب تاریک
سیاهی مطلق مطلق
دل ابر بهاری پر ز غوغاهای ناگفته
خیال خستگی در سر
همه در خلوتی تنها
میان مردمان نامردمی مطلق
حبابی زیر پای دوست
سرابی پیش چشم مردمان در راه
نمی ماند کسی از ما
در این دنیا و می ماند
فقط دنیا ،فقط دنیا
باران بهاری