آهسته آهسته گام برمی داشت
شور و شوقش از دور پیدا بود
لحظه ها لحظه هایی خیال انگیز
سایه اش سایه ای زیبا
در دلش کوله باری از دریا
شعر می خواند و گام بر می داشت
نامش ابر،تحفه اش باران ،شعرش رعد
می آمد تا زمین را ز خواب بیدار کند.
باران بهاری